آرامش

داره یه سری تغییرات اساسی میوفته در رابطه کارم

الان که فکر میکنم هفته اول که از کارم اومده بودم بیرون چقد ناراحت بودم.ناراحت که نه همش حرص میخوردم

شبا با خودم حرف میزدم.تمرین میکردم که قوی باشم

حرفمو به کارفرمام بزنم

محکم

ولی الان چقدر آرامش دارم

واقعا آرامش کاری خیلی مهمه

تو این 6 ماه اصلا آرامش نداشتم

همش استرس

دیروز آنن هم گف :کسی که ارزشتو نمیدونه و مهم تر از این که احترام اولیه به عنوان انسان برات قائل نیس بیا بیرون

به غیر آنن دوستام خیلیا هم گفتن

یکی از عادات بد من اینکه منتظر تایید دیگرانم

شعارم همیشه این بوده به حرف مردم توجه نکن اونا ارزش ندارن

اما من همش چشم به دهن مردم بوده

همین باعث شده بخشی از شخصیتم ضعیف باشه و بدون اعتماد به نفس

اصن عاشق اینم که تو یه لوازم التحریر بزرگ کار کنم

پر از رنگ

اصن روحیه آدم عوض میشه

برای اینکه امسالم به گتر نره میخام یه لیست درست کنم

که امسال عملیش کنم

(چقدر مسخره انگار دختر 12 سالم)اما واقعا فکر میکنم نیازه

خوب اولیاش:یادگیری یوگا و زبان آلمانی

ینی میتونه کنف یکون کنه

یه همزاد دارم از دوران هنرستان

اصن زندگیش رو رواله

حسودیم شد :|

به نظرم همه تو زندگیشون از این پرتیا دارن

برای تقویت اعتماد به نفسم رفتم کلاس زبان

اونجا حس میکنم قویم

البته روزای اولش حس یه دختر 9 ساله دستو پا چلفتیو داشتم

وقتی که بدون اعتماد بنفسم لباسای داغونمو میپوشم

من زود خودمو میبازم

یکی از دلایلی که همش هندزفری تو گوشمه اینکه چرتو پرتای ازگلای خیابونو نشنوم

اونا میگنو رد میشن اما اونجا تو همون لحظه من خودمو میبازم

دیگه تموم میشه

اون حس خوبی که نسبت به خودم داشتم رنگش عوضش میشه

دوست دارم یه آدمی بشم که سرشار از اعتماد به نفس خوبه نه کاذب

منی که تنهایی جلوی یه ویترین مغازه وای نمیسادمو خجالت میکشم الان وایمیسم نگاه میکنم میرم تو با صدای محکم و قوی با فروشنده صحبت میکنم

این ینی پیشرفت 

این حالت دو سال پیشم بود

چقدر مزخرف بودم

طرف تنها میره کافه قهوه میخوره

من این چنین درگیری هارو تو 20 21 سالگی با خودم داشتم

البته باس بگم همیشه اینطور نبودم

بعضی اوقات

به مش گفتم وقتی تصمیم گرفتی بچه بیاری

ینی مسئولیت

به نظرم برو مشاوره و دوره ببین چجوری با بچه باید رفتار کرد

گفت آره بخدا راس میگی مسئولیت سنگینیه

گفتم اون یه نسل جدید بزار خوب بیاد بالا

البته خاطر نشان کردم که تو این وضعیت گل و بلبل بچه دار شدن خیانت

مریمم که عین یه گاو مادسدمثلا فکر میکنه من فراموشم میشه

نچ

من بعد این همه نادیده گرفتن گند کاریات دیگه کم آوردم

بی توجه باشم بهتر....

حد اقل آرامشم بیشتر

حداقل از این مطمئنم که خودم ارجحیت دارم به تو

برم سوپ گرم کنم

..................................................................................................................................................