عصر 22 بهمن بالاخره بعد چندسال خواب مامانمو دیدم

ساخت وبلاگ
دیدمت

بالاخره خوابتو دیدم

ولی چهرت اصن معلوم نبود

ولی میدونستم خودتی

اینقد که حس صمیمی باهات داشتم

خونه مادرجون زهرا

انگاری داشتم با یکی بازی میکردم

انگار اون موقع بچه بودم

یه چیزی از طبقه پایین آورده بودم

نمیدونم پوست موز بود یا کاهو

انگاری میخاستم به سمت نیلوفر پرت کنم

یا ی مرد جوون 30 ساله

اومده بودم بالا بغل سکو اتاق مادرجون نشسته بودم تکیه داده بودم به پشتی

پاهامم با زاویه تندی مثل وی انگلیسی عمود بودن تو از پشت دیوار حال اومدی جلو فکر کردم نیلوفر یا اون مرد 30 سالس

میخاستم پرت کنم

مثل بچگیام میخندیدم

ذوقم داشتم

اما تا دیدم تویی پرت نکردم

گفتی اون چیه دستت

گفتم کاهو یا پوست موزه

گفتی نکن عزیزم

من بازم خندیدم

مادرجون از اتاقش اومد بیرون

همون حرفای تورو زد

یه وریم از سکو میومد پایین

هیییییییییی

صحنه بعدی دیدم منو تو تو خونه دایی هادیم

تو نشستی رو مبل

دوباره گفتی نکن این کارو

من خندیدم

گفتی دختر خوبی باش بیا بهم بدش

من بازم خندیدم

بعد روتو کردی به سمت یکی فکر کنم دایی بود

داشتی باهاش حرف میزدی

چشم به اتاق نیلوفر خورد

میدونستم تو اون اتاق تو و بابام عقد کردین

اومدم در گوشت گفتم:من میدونم تو وبابا اونجا عقد کردین

اما چون تو داشتی با دایی میحرفیدی به حرفم توجه نکردی و با لطافت دو طرف بازومو گرفته بودی اما صورتت مایل به سمت دایی بود

درست مثل همون موقع ها

وقتی داشتی با یکی میحرفیدیو من میومدم بهت ی چی بگم همینکارو میکردی

مثلا با این رفتار نشون میدادی بهت توجه دارم اما دارم با یکی حرف میزنم

ینی صبر کن

ینی بهت توجه دارم

.................................................................................................................................

ساعت 7:30 پهلو به پهلو شدم

یه لحظه خوابم به یادم اومد

یه لحظه با خودم گفتم تو بودی یا مریم؟

بعد حسم گف تو بودی

تو اینقد به من توجه داشتی همیشه

خوش حال شدم

بالاخره خوابتو دیدم

درسته مریضم سرما خوردم

.اما این خواب بهم خیلی چسبید.

قبل اینکه تورو ببینم داشتم خواب میدیدم که تو همین سنم دارم با شقایق میرقصم

گف پاشو بریم برقصیم

نرفتیم اونجایی که همه میرقصن

رفتیم اونور میزا

یه ادا اصولی درآوردی که من خندیدم بلند خندیدم شبنم مثلا به شقایق علامت میداد خانوم باش

ولی من داشتم همینطور میخندیدم

تو واقعیتم داشتم میخندیدم

از صدای خندم بلند شدم

بازم خندیدم

اخه اینکارا از شقایقی که یه من میماله و خیلی خانومانه و مجلسی لباس میپوشه بعید بود

حتی تو بیداری بازم خندیدم

موزیک زنده میکند....
ما را در سایت موزیک زنده میکند. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rolling-cold-stone بازدید : 133 تاريخ : پنجشنبه 3 اسفند 1396 ساعت: 2:09